آینه شکسته...شاید...
نوشته شده توسط : خالد پنجشيري

آینه شکسته در مقابلش است...با چشمان

خیره اش به آن نگاه میکند...شاید تنفر

وجودش را فراگرفته...ولی با این حال

خیره به آن شخصی که آن طرف آیینه

ایستاده نگاه میکند...آیا میتواند خود را

به اوج برساند...آیا...آیا میتواند هزاران

آیای نهفته در خود را جواب

دهد؟...خیانت پاسخی

ندارد؟!....وجودش را غم

فراگرفته...میتواند به دنبال چیزی

بگردد...به دنبال چیز شادی که

سرتاسرش را شاد کند...غم از دست

دادن شادیهایش را جبران کند...درها به

رویش بسته است...شاید شیطان بخواهد

وسوسه اش کند...او باید وجودش را

پاک کند...شیطان را بیرون

براند...وجودش پاک است...آلوده گناه

جهنمی نمیشود...فردا...فردا...شاید فردا

تفاوت داشته باشد...باید زندگی ام را

تغییر دهم...به بهترین شکل...هیچ چیز

جز مرگ نمیتواند مانع شود...





:: بازدید از این مطلب : 167
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 29 / 6 / 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: